یه دوست معمولی ، یه دوست واقعی
یه دوست معمولی وقتی میاد خونت، مثل مهمون رفتار می کنه
یه دوست واقعی درِ یخچال رو باز می کنه و از خودش پذیرایی می کنه
یه دوست معمولی هرگز گریه تو رو ندیده
یه دوست واقعی شونه هاش از اشکای تو خیسه
یه دوست معمولی اسم کوچیک پدر و مادر تو رو نمی دونه
یه دوست واقعی اسم و شماره تلفن اونها رو تو دفترش داره
یه دوست معمولی یه دسته گل واسه مهمونیت میاره
یه دوست واقعی زودتر میاد تا تو آشپزی بهت کمک کنه و دیرتر می ره تا به کمکت همه جا
رو جمع و جور کنه
یه دوست معمولی متنفره از این که وقتی رفته که بخوابه بهش تلفن کنی
یه دوست واقعی می پرسه چرا یه مدته طولانیه که زنگ نمی زنی؟
یه دوست معمولی ازت می خواد راجع به مشکلاتت باهاش حرف بزنی
یه دوست واقعی می خواد مشکلاتت رو حل کنه
یه دوست معمولی وقتی بینتون بحثی می شه دوستی رو تموم شده می دونه
یه دوست واقعی بعد از یه دعوا هم بهت زنگ می زنه
یه دوست معمولی همیشه ازت انتظار داره
یه دوست واقعی می خواد که تو همیشه رو کمکش حساب کنی
و بالاخره
یه دوست معمولی این حرف های منو می خونه و فراموش می کنه
یه دوست واقعی اونو واسه همه و دوباره واسه خودم می فرسته
|